شنبه ظهر آمل بودم که از کرج تماس گرفتن
گفتن فردا نه و نیم کرج جلسه تشکیل میشه و من باید خودمو برسونم
هیچی ، دیشب ۱۰ شب رسیدم خونه ،امروز هم حول و حوش ۱۰ صبح با جوادی و خرازانی رسیدم کرج
و الان هم خونه هستم هیچی یادم نمیاد اما همه چیز بهم خورد
از فردا دیگه کرج بی کرج ،اگه کسی حرف کرج رو بزنه میزنم تو دهنش
سلام
راستشو بگم
شانسی وبلاگتو دیدم
ولی باحاله
تو هم بد نیس وبلاگ منو شانسی ببینی
(یه نظر بده بدونم اومدی)
سلام . معلومه حسابی عصبی هستی ....
من حرف نمی زنم چون می ترسم ....
موفق باشی.
خوشحال می شم بیای و توی جشن تولد someone شرکت کنی .
چه خشن!!! چه عصبانی!!!
میبینم که نظرخواهیت آزاد!! شده میتونیم هی کامنت بذاریم بدون اینکه منتظر تائید شما باشیم ؛)
اما من از تو نمی ترسم و با کمال راحتی و آرامش می گم کرج حالا می خوای چیکارم کنی